ahmadestan¸.•´¨`•.¸شعر و نثر طنز و جدی
 
 

 

 

((sokoto sokoto sokoto va digar hich))

منم و تنهایم و قلمم و البته افکاری که باز میجویند در گاهی تا که بیابند راهی بر روی صفحه ی دلم و زبانم،من حسودم،آری من حسودم که چرا در مورد من ناعدلی نمیشود!!!!(دیگر بس است عدل کمی هم ستم کنید) آنقدر عدل دیده ام که دیگر اغکارم را نمیتوانم توصیف کنم،دیگر پریشانی خاطر ندارم،دیگر افکارم هیچ نیش و کنایه ای ندارند،دیگر گوشهایم نمیبینند،دیگر چشمانم نمیشوند،چرا؟چون جایی که عدل باشد هیچ هرج و مرجی نیست و همه جا در سکوت ات و همه راضی اند به حق خویش،و اینجاهم سکوت است،سکوتی که همهمه اش شهر را گرفته در آغوش سردش،دلم میخواهد شلوغی،دیگر بس است سکوت کمی هم داد و هوار کنید،دادی کنید سوتی کنید،حنجره را تا تهشهمیشه وا کنید،اصلا فیل هوا کنید،صدا را در کوچه خیابان الزاما رها کنید،من بخت برگشته را نیز هر وقت که باب میلتان بود در خواب کنید،من خُسبیدم،هر طور که میخواهید از این متن برداشت کنید،فقط سایه لطفتان را لطف نموده و از سر ما کم کنید.


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 30
بازدید کل : 9563
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

--------------- --------------------------------------
----------------